ارسال شده در سهشنبه، ٢۸ آبان ۱۳۸٧ - ساعت ۱٢:٥٤ ب.ظ
نگاهی به گذشته (حادثه در دانشگاه شبستر 1385)
۱۶/٢/١٣٨۵
شنبه یعنی 16/2/85 بود و طبق معمول بچه های دانشگاه شبستر از جای جای تبریز و شهرهای دیگر به سوی دانشگاه در حرکت بودند این 60 کیلومتر رو یکی با دوست دخترش یکی با دوست پسرش و... می پیمودند .بالاخره همه به دانشگاه رسیدندو ماشین هاشو نو تو پارکینگ دانشگاه پارک کردند ساعت حدودهای 12 بود که صدایی عجیب در دانشگاه پیچید ، صدا از طرف حیاط بودوقتی همه به حیاط نگاه کردند وآن وقت دیگه از دیوار حایل میان پارکینگ و حیاط دانشگاه خبری نبود و آن دیوار باستانی که مربوط به دوران ساسانیان بود و بر روی آن کتیبه هایی به خط میخی وجود داشت بر سر ماشین های تنی چند از دانشجویان محترم ریخته بود واز آن ماشین ها فقط لاشه باقی مانده بودکه به طور ضربتی ریاست محترم دانشگاه در حیاط حضور به عمل آورده و دستورات لازم برای هپلی هوپول کردن این گند کاری را فرمودندو بقیه ماشین ها را که تقریبا سالم بودند را از محل خارج کردند بجز یکی این همین پراید بخت برگشته بود وآن را با جرثقیل از محل خارج کردند و دکتر لک با تمام خونسردی نطق فرمودند و گفتند تمام خسارت شما دوستان را دانشگاه جبران خواهد کرد و نگران هیش چی نبا شید ( تا امروز کسی این هزینه رو پرداخت نکرده) حالا هم از دانشگاه شبستر تعریف کنین و سعی کنین از این دانشگاه زپرتی قبول بشین
مهدی بدری
--------------------------------------------
سلام هی می خوام یه چیزی بنویسم ولی نه..........
فرهنگ لغات
حبیب خطر==جلیلی
------------------------------------------
معرفی اساتید
--------------------------------------------
٢٨/٨/١٣٨٧
توجه توجه
افراد زیر 18 سال یا افراد بچه +(بچه مثبت) این قسمت را نخونند
و اما در مورد اداره (ترهو) امتحانات شبستر
بزرگترین مشکل دانشجویان در دانشگاه آزاد شبستر با بخش امتحانات هستش البته با بخش امتحانات مشکلی ندارند بلکه با غول بی شاخ و دمی که مسئول این بخش هست مشکل دارند.بله مطمئن هستم همتون می شناسینش این آدم که بویی از آدمیت نبرده شخصی نیست به جز مهندس طوفان ( نمیدونم مهندس چیه یعنی شک دارم حتما مهندس بازیافت کود حیوانی هست (آخه معاون دانشگاه هم دامداری خونده ))نفهم تر از ایشون کسی تو دانشگاه نیست.الان با این حرف ها حتما فکر می کنین من شاید از دانشجوها هستم که گیر ایشون افتادم( من جرات تقلب کردن هم ندارم)ولی چند بار سر جلسه این مادر خراب رو دیدم که چطور به دانشجو ها گیر داده و چطور اشکشون رو در آورده.دانشجو دیر رسید سر جلسه و معلوم بود وقت نکرده موبایلش رو خاموش کنه یک هو سر جلسه موبایلش زنگ خورد ، این زن خراب ( اروادی .....) اونو از جلسه بیرون انداخت.یک بار هم یک نفر گوشیش تو جیبش بود ظاهرا وقتی خودش رو رو صندلی جابجا کرد گوشیش تو جیبش روشن شد ، ورقه این رو هم گرفت.آدم این هم بی وجدان ؟؟؟؟؟؟؟؟
بی شعور نفهم حالیش نیست اون دانشجوئی رو که از امتحان محروم میکنه ،معلوم نیست پول شهریه رو از کجا آورده؟پیش چند نفر دولا شده به چند نفر بله قربان گفته؟
طوفان اکبیری با تو هستم.می دونی اون کسی رو که با خریت تو از سر جلسه می ندازی بیرون باباش یا هر کسش چقدر زحمت کشیده چقدر منت شنیده تا پول شهریه رو جور کرده؟
همه عین تو نیستند که پول ما بدبخت ها رو هپلی هپو می کنی( که انشالله حرومت باشه انشالله خرج دوا و درمان بکنی (اینارو از ته دل میگم بی شرف)انشالله مرض بی درمان بگیری ( مثلا سرطان یا ایدز))
اگه می خوای بگی این مقررات هست و تو مامور هستی همینجا باید بگم خفه شو کثافت.
اگه واقعا قانونمند هستی چرا نمرات ما 3 ماه بعد معلوم میشه حتی بعضی از نمرات 6 ماه بعد از امتحان تو باید پیگیر باشی تا استاد نمرات رو زود بده.پس مقررات هم حالیت نیست.یادم باشه برات آئین نامه امتحانات رو بخرم تا حداقل مشکلی داشتی از اونجا بخونی.
حلا این ماجرای تجدید نظر تو دانشگاه ما یک چیز الکی هست چون امکان نداره تجدید نظر بشه حتی اگه واقعا استاد اشتباه کرده باشه.
بیچاره استاد اگه اشتباه کرده باشه هیچ موقع اصلاح نمی کنه چون اگه اصلاح کنه خودش زیر سوال میره.آخه طوفان کتبا اعلام میکنه و در پرونده استاد ثبت میشه.پس بیخوده.
وقتی طوفان سر جلسه نباشه امتحان واقعا با نظم برگزار میشه.من بعضی ها رو دیدم سر جلسه وقتی صدای خر در چمن طوفان رو می شنون یا قیافه ...... اون رو می بینن واقعا خودشون رو گم می کنن .(خو خو نیست که عمو هستش)
من اونو سگ خونمون هم نمی کنم ، کردنش مسئول امتحانات
این همه فحش دادم به طوفان ولی به خدا بازم دلم خنک نشد
قرقیز و جمعی از دوستان
معرفی اساتید
دکتر سیاوش کاویانی
مدرک تحصیلی | رشته تحصیلی | محل تحصیل و سال اخذ مدرک |
دکترا | نرم افزار | کوئینزلند |
کارشناسی ارشد | طراحی نیمه هادی ها | دانشگاه صنایع دفاع - 1369 |
کارشناسی | سخت افزار کامپیوتر | دانشگاه ملی - 1365 |
---
سوابق شغلی :
---
---
محل کار | عنوان شغلی | مدت همکاری | تاریخ شروع همکاری |
شرکت مهندسی سازه های اطلاعاتی رسا | رئیس هیئت مدیره – مدیربازاریابی وفروش | تاکنون | آبان 1375 |
شرکت مهندسی رایانه ساز | مدیربخش ارتباطات کامپیوتر | 2 | 1373 |
گروه سرمایه گذاری البرز وابسته به بنیاد پانزده خرداد | مدیرتحقیق وتوسعه | 1 | 1372 |
وزارت صنایع سنگین- سازمان گسترش نورد آلومینیوم | مدیرکامپیوتر | 3 | 1369 |
سازمان صنایع دفاع هسا | مجری طرح صنعتی | 5 | 1365 |
شرکت پارس الکتریک |
| 1 | 1364 |
شرکت مرکز کامپیوتر ایران | مدیربخش تحقیق و توسعه |
| 1364 |
شرکت داده پردازی ایران | محقق |
| 1362 |
شرکت ایز ایران | مشاور |
| 1358 |
دکتر هدایتی ملقب به دکتر حکایتی
خصایص : خانم باز (ببخشین اما مجبورم ) - شور گوز - بد دهن .
تاریخ تولد : ۳ سال قبل از ظهور دایناسورها
این آقای حکایتی ما هم تو جنگ ناپلئون شرکت داشته هم با مارکوپولو همسفر بوده و اما از اونجا که دوره ظهور دایناسورها مقارن با دوران کودکی ایشون بود تنها خاطره بیاد مونده از اون دوران فقط جنگ تن به تن با برونتوزروس ( یکی از دایناسور ها ) هستش . هر شخصیتی تاریخی و سیاسی که فکرشو بکنین با آقای حکایتی دیدار و گفتمان داشتن . نتیجه این دیدار ها اینه که سر هر کلاسی ۲ ساعت تعریف داستان داریم نیم ساعت حضور غیاب و یک ربع تدریس .
یکی از معروفترین داستان های ایشون داستان خرید از فروشگاه فرانسه می باشد .
داستان دیگشون گفتمان با یک دانشجوی خانم آمریکایی می باشد .
چندین جلد خلاصه شده از داستان های ایشون در حال جمع آوری می باشد تا در اسرع وقت در اختیار علاقه مندان قرار گیرد .
یکی نیست به این مردک بگه وقتی جوون بوده هر غلطی که خواسته انجام داده الان به ما داره ... شعر می گه .
یکی از بروبچ نیک روزگار