ارسال شده در چهارشنبه، ٢٠ آذر ۱۳۸٧ - ساعت ۱۱:٢٦ ‎ب.ظ

دیگه چه خبر 

سلام خدمت جگیرهای(با توجه به فرهنگ لغات بوفه سلف دانشگاه از این پس به جای کلمه نا مانوس جیگر از کلمه مانوس جگیر استفاده میکنیم آنهم از نوع ٨٠٠ تومانیش) دانشگاه

میبینم که هم شیرین(منحرف اون شیرین رو نمی گم) شدین و هم روغنی

آخه دانشگاه بعد از سالها ۵ کیلو روغن و قند به دانشجویان پیشکش کرد.با توجه به اینکه اعلام کرده بودند دانشجویان غیر بومی مقیم شبستر از این خدمات رفاهی استفاده کنند.ولی خیلی ها که حت نیاز نداشتند ٣ یا ۴ سهمیه گرفتند.

طبق اخبار رسیده کلاس ناصر جون هم Finish شد .

یک ایمیل از طرف جمعی از خواهران دانشجوی کامپیوتر به دستم رسیده که محتوای آن را خلاصه وار بلغور می نمایم.

آقایان و خانم های مثلا حراست:

لطفا به جای گیر دادن به طرز پوشش ما و یا اینکه تذکر بدهید که یک میلی متر از موهایتان بیرون است به وضع اوضاع دانشگاه رسیدگی کنید به خدا ما بیرون از دانشگاه امنیت بیشتر داریم ما بیرون از دانشگاه کمتر متلک می شنویم کمتر حرف های ....... می شنویم.

به جرات می توانیم بگوئیم وقتی در گجیل قاپیسی ( یکی از محله های خلاف کلان شهر تبریز) راه میرویم آنقدر استرس نداریم که وقتی در دانشگاه راه می رویم.

بعضی از آقایان مخصوصا ورودی های جدید ما را به چشم مادر و خواهرشان می بینن وهر چی متلک هست بارمان می کنند.

لطفا به این اوضاع رسیدگی کنید.

مهندس اسمعیلی هم که حسابی شارژ شارژه آخه تو کلاس مدار هرچی داف آس هست می شینن ردیف اول.

آقای خلیل پور گفتن جلسه آخر هرکی لب تاب داره بیاره سر کلاس آخه یکی نیست بگه آخه اونی که نداره چی کار کنه؟ حالا واسه آقایون زیاد مهم نیست ها ولی خانوما میوفتن جون بابا هاشون که وای آبروم رفت منم لب تاب می خوام.همه دارن من ندارم.

من 1 ماهی هست به یک نتایجی رسیدم ظاهرا مدیر گروه و حبیب خطر با هم اختلاف دارن شاید هم من اشتباه متوجه شدم به هم دیگه محل ...... هم نمیزارن

استوار جون هم که کم مونده ستوان آذر بشه ترجمه ها رو تعیین کرد .نمی دونم کی حال ترجمه داره 18 صفحه ترجمه.بروبچ ترم قبل میگن شیرنی بخرین سر کلاس همه چی حله.

آقا این چه اساتیدی هست آوردین.بعضی ها رو حتی به چوپانی هم نمیبرن به خدا من منظورم مرادی نبود که.

قرقیزخان