دانشجویان کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی شبستر

دانشجویان کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی شبستر

دانشجویان کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی شبستر

دانشجویان کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی شبستر

نگاهی به گذشته (۱۳۸۷)۲۱

ارسال شده در دوشنبه، ۱۸ آذر ۱۳۸٧ - ساعت ٥:٥٩ ‎ب.ظ 

مقایسه دانشجویان ترم اول و ترم آخری 

 

سلام خدمت دانشجویان ملوس شبستر

سال اول پسرها با کیف سامسونت به دانشگاه می آیند ولی سال آخر با خود هیچ چیز نمی آورند! ( حتی خودشان را!)

 

- سال اول همیشه برای نشستن در صندلی های جلو بین دانشجویان رقابت است ولی سال آخر برای نشستن در صندلی های عقب!

 

- سال اول پسرها دنبال دخترها ی دانشگاه هستند ولی سال اخر دختر ها دنبال پسرها!

 

- در سال اول همه گمشده ی خود را فقط در داخل ورودی خود جستجو می کنند ولی سال اخر همه گم شده ی خود را همه جا جستجو می کنند به جز ورودی خود!

 

- در سال اول پسر ها، دخترهای ورودی خود را ناموس خود می دانند ولی در سال آخر طفیلی خود!

 

- سال اول اکثر دخترها به علت چندش آور بودن حتی از کنار سرویس های بهداشتی دانشکده هم عبور نمی کنند ولی در سال اخر اکثر وقت خود را در جلوی آینه ی همان سرویس می گذرانند!

 

- در سال اول هر پسری که ازدواج کند بقیه پسر ها او را تیز و موفق می دانند و به حال او غبطه می خورند ولی در سال اخر هر پسری که ازدواج کند همه او را احمق و بیچاره می دانند و به حال او گریه می کنند!

 

- در سال اول اگر دختری به پیشنهاد ازدواج پسری جواب رد بدهد بقیه دخترها او را تحسین کرده و قهرمان ملی خود تلقی می کنند ولی در سال آخر اگر پسری پیدا شود که به یک دختر پیشنهاد ازدواج بدهد بقیه دختر ها آن دختر را تحسین کرده و قهرمان ملی تلقی می کنند!

 

- سال اول دخترها با چند جزوه و یک کیف کوچک برای مداد و خودکار به دانشگاه می آیند ولی سال آخر با یک کیف بزرگ محتوای آرایشگاه همراه!

 

- در سال اول اگر کسی به کار تحقیقاتی و علمی یا حتی فرهنگی بپردازد یا در انجمن ها ی دانشگاه فعالیت کند همه او را فعال و نمونه می دانند ولی در سال آخر اگر کسی این سوسول بازی ها را کند او را احمق و بیکار و علاف می دانند!

 

- در سال اول همه (مخصوصا دختر خانم ها) آرزوی گرفتن نمره ی بیست را از اساتید دارند ولی در سال اخر همه ی دانشجویان برای نمره ی ده حاضرند به مستخدم دانشکده هم التماس کنند!

 

- در سال اول همه ضمن خوشحالی از ورود به دانشگاه رویای ادامه ی تحصیل تا مقطع دکترا و چه بسا بالاتر را در سر می پرورانند ولی در سال آخر همه برای اتمام دوره شان لحظه شماری می کنند!

 

- سال اول همه ی دانشجویان اساتید خود را افرادی نابغه فعال و نمونه می دانند و آنها را به عنوان الگوی خود قرار می دهند ولی در سال آخر ، اساتید خود را افراد معمولی ای که یا شانس داشتند و یا پارتی می شناسند!

 

- سال اول دانشجویان دانشگاه را محیطی می دانند که در آن می توانند علم خود را کامل کنند و به مدارج بالای علمی برسند ولی سال آخر متوجه می شوند همان اندک علمی را که در دوران قبل از دانشگاه آموخته بودند از دست دادند وفقط یک مدرک بی ارزش بدست آوردند.

برگرفته از وبلاگ مختصری درباره اوضاع و احوال دانشگاه شبستر 

http://www.acmshabestar.blogfa.com

قرقیزخان

نگاهی به گذشته (۱۳۸۷)۲۰

 ارسال شده در یکشنبه، ۱٧ آذر ۱۳۸٧ - ساعت ۱۱:۱٤ ‎ب.ظ 

مطلب آموزشی 

 

سلام بروبچ

من در این سن جوانی ز جهان سیر شدم

چهره ام گرچه جوان است ولی پیر شدم

 

ما بعد از تفکرات لازمه نشستیم و قدری اندیشیدم که چرا در این وبلاگ مطالب آموزشی نزاریم پس نتیجه تفکرات اینجانب این شد که یک مطلب آموزشی برای شما بنویسیم.

الگوریتم جیمینگ

(این الگوریتم ژاپنی نیست ها منظور جیم شدن از کلاس ها هست)

این مسئله از نوع np-hard هست و چندین راه حل داره درسته راه حل ها همیشه به جواب نمیرسه ولی در نوع خودش بهینه هستن.

مسئله ما چندتا متغیر داره یکی از این متغیر ها استاد هستش

1- متغیری از توع استاد تعریف می کنیم و نوع استاد رو مشخص می کنیم

انواع اساتید

{1- اساتیدی که آخر کلاس حضور غیاب می کنند

 2- اساتیدی که همینکه رسیدن سر کلاس بسم الله نگفته حضور غیاب می کنن.

 3-اساتیدی که به صورت Random حضور غیاب می کنن ( همین اساتید هستند که ایت مسئله رو np-hard کردن)

4- اساتیدی که اصلا حضور غیاب نمی کنن (فداشون بشم)

}

راه حل :

 برای گروه های 1 و 2 راه حل خیلی روشن هست فقط کافیه در زمان های حضور غیاب تو کلاس باشین بعد جیم بشین.و حالشو ببرین.

مثال:

کلاس مهندس ایار باید اول کلاس حاضر بگی و بعد جیم بشی.

کلاس آقای اسلامی (اندیشه اسلامی) باید آخر کلاس بری و حضور خودت رو تو کلاس اعلام بداری

برای گروه 3 کار خیلی پیچیده هستش پس اول گروه 4 رو توضیح میدیم:

اساتید گروه 4 که نیازی به راه حل ندارن خودشون راه حل هستند.

مثال:

کلاس های دکتر رضوی و دکتر لطفی و مهندس خللیل پور

ولی راه حل برای گروه 3:

حالا باید چند تا شرط رو بررسی کنیم

اول اینکه آیا اسمتون تو لیست جزو 5 نفر اول هست یا نه؟

چون اگه جزو این 5 نفر باشین انجام این الگوریتم سرعت بالایی می خواد که معمولا جواب نمیده پس زیاد تلاش نکنین.البته بعضی از اساتید از آخر حضور غیاب می کنن پس این الگوریتم در بعضی مواقع  واسه 5 نفر آخر هم جواب نمیده.

بعد از درست بودن شرط یعنی اگر اسمتون وسط های لیست بود.

به یک متغیر به نام دوست نیاز دارین.

که نوعش رو مشخص می کنید :

{ 1- پولدار

 2- بی پول}

این دوستتون میشینه سر کلاس و وقتی استاد خواست حضور غیاب کنه اگه از نو بی پول بود یک تک زنگ به شما بزنه و یا اگه پول دار بود یک sms بزنه تا شما در کلاس حضور به هم رسانید.

(البته توجه کنید ما به جزئیات نمی پردازیم مسئله رو کلی حل می کنیم مثلا نمیگیم خطش ایرانسل هست یا همراه اول)

یک روش دیگه اینه آخر کلاس با قیافه ای متعجب برین پیش استاد و بگین استاد اسم ما رو نخوندین تا استاد حضورتون رو بزنه.(برای اساتید عضو هیئت شوتیون)

البته سرعت عمل تو این راه حل ها خیلی مهمه ودر ضمن علاوه بر سریع بودن باید آهسته هم باشه که استاد متوجه نشه و این راه حل تو کلاس های کم جمعیت کارا نیست و جواب نمی دهد.پس دقت به شرایط محیط و سرعت عملکرد بالا در بیرون رفتن و داخل شدن بسیار مهمه.

اگه استاد شما رو نمیشناسه بعضا یکی از دوستاتون که عمران یا ....... میخون رو بفرستین سر کلاس به جای شما حاضر بگه.(ریسکش زیاده)

انشالله که با این الگوریتم به جواب بهینه ای که میخواین برسین

از شما مهندسین محترم خواهشمنداست اگر الگوریتم بهتری دارین به ما ارائه کنید.

درسته اگه از کلاس جیم بشیم باز میریم واحد پاس کنیم:

2 واحد سلف

2 واحد قلی

3 واحد چشم چرانی در حیاط

2 واحد افشین

2 واحد جلوی آیتک (دقت کنید جلوی مغازه آیتک نه داخلش . چون داخل آیتک مال درس خون هاست البته برای تهیه کتاب دکوری هم میریم آیتک)

از همه مهمتر 3 واحد پارک

1 واحد سیگار( علیرضا)

قرقیز خان

 

نگاهی به گذشته (۱۳۸۷)۱۹

ارسال شده در یکشنبه، ۱٧ آذر ۱۳۸٧ - ساعت ٤:٤۱ ‎ب.ظ 

 

التماس دعا 

 

سلام جیگرهای محترم دانشگاه

آقا من یه مغازه بزنم واسه مردم دعا کنم.3 هفته پیش دعا کردم کلاس های رشته کامپیوتر هم تو ساختمان ورودی شهر برگزار بشه ظاهرا دعای ما نصف ونیمه برآورده شده و کلاس های نظریه زبانها و ماشین ها (دکتر شهریار لطفی)رو بردن ساختمان ورودی شهر.خلاصه ما در خدتیم هر گونه دعا یا حاجتی دارین بگین شاید یه جورایی شانس آوردیم و برآورده شد.

استاد نیک انجام هم تازه از خواب بیدار شده 2 هفته تشریف نیاوردن 1 هفته هم حال نداشتن بیان سر کلاس الان تازه فهمیده باید جبرانی بزاره.آخه یکی نیست به این اساتید و یا به این مدیر گروه بگه آقا مگه دانشجو بازیچه دست شماست.هر وقت و هر زمانی دلتون خواست کلاس جبرانی میزارین.

مدیر گروه محترم اونائی که تو این زمان که استاد جبرانی گذاشتن با یک استاد دیگه درس دارن چی کار کنن؟

میدونین جواب چیه؟

تقلب الله (آخه ایشون آخر بسیج هستن)با توجه به این که استاد فقط این وقت رو خالی داشتن شما می تونین تشریف نیاورید کلاس جبرانی هست اجباری که نیست.

ای کاش می تونستیم از حقمون دفاع کنیم.

وقتی میری نزد آقای رئیس دانشگاه و مشکلت رو مطرح می کنی اگه خوش تیپ و .... باشی میگه عزیزم ببینید  سعدیا مرد نکو نام هر گز به هیچ چیزی اعتراض نمی کرد.برو نیکی می کن و در دجله انداز.که معاونت پاسخ ات دهد باز.

معاونت هم که............(بیچاره حق داره چون اکثرا با 4 پایان ارتباط داره و نمیدونه با دانشجو چطور رفتار کنه.)

 

بروبچ از وحید جون (خلیل پور) در همینجا باید تشکر کنیم چون واقعا اصلاح شدن و بسیار استاد متین و خنده روئی شدن.

تازه گی ها میگن یه داستان و حماسه ی عاشقانه تو دانشگاه کشف شده به نام  ناصر و اقلیمی ( میگن از لیلی و مجنون هم فراتر رفته این رابطه از نوع یک به چند هست که طرف 1 استاد و طرف چند دانشجو هست)

 

پاسخ به بعضی از اساتید محترم!!!!!!!!!

سامی جون (راجبی) و عزیز کندی عزیز

چبه میرین تو سراج بلغور میکنین که دانشجوهای کامپیوتر شبستر فلان دانشجویان شبستر هیچی بارشون نیست.و ................

با اجازتون ما هم نظر خودمون رو تقدیم دانشجویان اونجا می کنیم و در ضمن آدرس وبلاگ رو هم بهشون میدیم تا شما رو بهتر بشناسن.یکی نیست بگه ما براتون دعوت نامه فرستادیم بیاین اینجا؟ به پولش نیاز داشتین 60 کیلیومتر کوبیدین اومدین اینجا کسی مجبورتون نکرده بود که.

تو یک دانشگاه غیرانتفاعی درس میدین اصلا کسی نمی شناستش حتی شنیدم موقع ثبت نام ارشد تو لیست دانشگاه ها هم نبوده.

این عزیز کندی رو باش یک جلسه اومده میگه چون سیستمم ویروس داشت برنامه نیاوردم.(به سوادش ویروس افتاده بوده.آخه خیلی با سواده بدون کامپیوترش هیچ کاری نمیتونه بکنه)

میگن دانشگاه سراج یک گروه روبتیک داره دانشگاه اونقدر بدبخته که نتونسته هزینه این گروه رو پرداخت کنهو دانشجو ها خودشون نفری 70 هزار گذاشتن رفتن مسابقات از استاد این دانشگاه چه انتظاری داشته باشیم آخه.حتما پول استاد ها رو هم دانشجو ها جمع می کنن میدن.

این مسروری هم شورش رو در آورده فقط بزار برات ور ور حرف بزنه بدبخت خیلی عقده ای هست ای کاش دانشگاه یه بودجه اختصاص بده به روانپزشک برای اساتید عقده ای دانشگاه.

 

توجه توجه توجه

به علت وجود سیستم امنیتی و دوربین های مدار بسته در جای جای دانشگاه لطفا به هنگام رفتن به WC صورت خود را بپوشانید چون بعدا فیلمتون در میاد آبروتون میره.حتی در توالت ها هم دوربین گذاشتن.البته هیچ منظور بدی ندارن می خوان از دستشوئی رفتن شما آمار بگیرن و ببینن احتمالا بیماریه خاصی ندارین.

از مسئولین محترم ناظر بر بوفه دانشگاه خوهشمندیم به قیمت های تعیین شده از طرف بوفه دانشگاه دقت فرمایند تا دلشان به رحم بیاید.کیکی که قیمت روی آن150 هست به قیمت 250 ارئه می گردد.سود دهی رو حال کن

قرقیزخان